کد مطلب:300716 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:128

نحوه ی اعتراض


او در وضعی است كه نمی تواند قیام مسلحانه كند، پس تنها باید از راه زبان و از راه مبارزه ی منفی، خشم و اعتراض خود را نشان دهد. اما در جنبه ی بهره گیری از قدرت زبان، او می داند كه فحش و دشنام دردی را دوا نمی سازند و تازه این امر در شأن و رتبت او نیست. پس باید سخن گفت، انتقاد كرد، فریاد زد، عصیان آفرید.

او زبان سخن دارد، در مسجد علیه ابوبكر سخن می گوید. زنان مهاجر و انصار را جمع می كند و به روشنگری می پردازد. به در خانه صحابه می رود و از آنان شهادت و اعلام حق می طلبد، وضع آینده را برایشان تصویر و ترسیم می كند، به حركتشان وامی دارد، براهشان می اندازد و...

اما در جنبه ی مبارزه ی منفی او از همه موقعیت ها و روش ها سود می جوید زیرا می داند ستاره ی اقبال تنها یك بار ممكن است در زندگی پیدا شود و پس از آن هرگز طلوع نكند. بدین نظر از روشهای گوناگون برای این مبارزه سود می جوید.

در عین اینكه زبان سخن دارد، با سكوت خشم و نفرت خود را اعلام می كند و در عین قدرت قلبی و علو روح، گاهی با گریه اعتراض خود را بیان می نماید.

او حتی می خواهد از فرصت مردم هم، علیه ظلم و ستم استفاده


كند. سفارش می نماید: جنازه اش را شب غسل دهند، شب كفن و دفن نمایند، شیخین جنازه اش را تشییع نكنند، آنها بر او نماز نگزارند.

او با این وصیت تاریخی نارضایی خود را، نسبت به اوضاع حكومت نشان داد، در تاریخ ثبت كرد كه با ناحق مخالف است. از روش خلیفه ناراضی است. و این را هم بگوئیم كه دوست و دشمن می دانستند و می دانند كه نارضایی فاطمه علیهاالسلام نارضایی خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مایه آزار رسول است.